فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

بسم الله الرحمن الرحیم

در عالم ماده برای بدست آوردن هر چیزی باید مبلغی پول هزینه کنی تا آن چیز را بدست آوری . یعنی در دنیا کسی به تو غذا و لباس و.. خانه و غیره ، به رایگان نمی دهد . اما در عالم معنا ، خداوند مهربان تو را مفت و مجانی به عالم ملکوت می رساند و هیچ پولی هم از تو نمی خواهد . در دنیا تو باید ابزار دست و پا و .. را شبانه روز به کار گیری ؛ تا بتوانی لقمه ای نان بخوری و زندگی کنی .تازه بعد از این همه دوندگی ها می شوی صاحب خانه و ماشین و .. هر چیزی که تو اسمش را رفاه و آسایش می گذاری . اما در عالم معنا تو خیلی راحت فقط با حرکت در وجودت می توانی صاحب آن چیزهایی شوی که حتی در ذهن و تصور تو هم نمی گنجد. 

در دنیا هر کس بیشتر صاحب سرمایه و پول باشد ؛ او را بیشتر احترام می گذارند و بله چشم قربان گوی او هستند ؛ اما در عالم معنا هر کس در نزد خدا ی مهربان بیشتر احساس عجز و نداری کند و بیشتر به فقر وجود خود پی ببرد ؛ ملائکه بیشتر او را تحویل می گیرند و فقط با یک حرکت در وجود تو را با تمام نداری و فقر ، ثروتمند می کنند  .تنها کاری که تو باید کنی که به این ثروت وجودت برسی این است که فقط به تکلیفت عمل کنی و مسیر وجودت را در جهت او تنظیم کنی و حرکت تو به سوی او باشد نه به سوی غیر او  و در این چند صباح عمرت خانه ی قلبت را که مفت و مجانی در اختیار تو گذاشته از اغیار ( نامحرمان قلب و راهزنان دل ) پر نکنی و قلبت را از قاذورات و گناهان و رذایل اخلاقی پاک کنی و خانه را به صاحب خانه تحویل دهی ؛

آن وقت خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل !!!  


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 14 ارديبهشت 1393برچسب: رذایل اخلاقی , بی پولی , سرمایه , غذای رایگان , خانه ,, | 11:1 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم

سواد با علم فرق دارد . جهل در مقابل علم است نه در مقابل بیسوادی .پس جای تعجب نیست ؛ اگر بگوییم فلانی دنیایی علم دارد و جاهل است ؛

اگر جاهل است ،پس فقط سواد و مدرک دارد ؛ اما علم ندارد . چون آنچه علم نیست ، جهل است و هیچ گاه سواد داشتن ، نمی تواند جهل تو را  ببرد ،

 در سواد آموزی مدرک تو بالا می رود و تو سواد خواندن و نوشتن پیدا می کنی و می توانی مقالات بنویسی ، اما عمق مطالب را نمی چشی ،

چون سواد فقط تو را به دانایی می رساند نه دارایی . کسی که هنوز نتوانسته به دارایی های وجودش دست پیدا کند نمی تواند ادعا کند ؛ علم دارد .

 علم ، عقل تو را رشد می دهد و مرتبه ی شناخت تو بالا می رود و وجود تو دارا می شود و تو عمق مطالب را می یابی .

سواد به درد خود دانی می خورد و تو با انباشته کردن مدرک روی مدرک ، نهایتا می توانی در نقش یک پزشک ماهر در معالجه ی جسم دانا شوی .

یا یک مهندس خبره و یا یک خلبان کارآزموده یا .......فلان و بهمان شوی . کلا عرض بنده این است که سواد ، فقط به درد عالم دنیا و جسم و خواسته های جسم می خورد .

البته ما به این سواد هم نیاز داریم ؛ چون یک بعد ما در عالم ماده است و باید ناچارا در زمین زندگی کنیم ؛ پس باید به جسم و خصوصیات جسمانی خودمان هم علم داشته باشیم و

آن را سالم نگه داریم . چون جسم ، مرکب روح است و گویند که عقل سالم در بدن سالم است .حال منظور من این است که تو به عنوان یک انسان به این سواد خود اکتفا نکن و

به خود و مرتبه ی بالای وجودت هم توجه کن و شناخت خود را بالا ببر و علاوه بر سواد آموزی ؛ کسب علم کن و خود را بیاب .

چون با کسب علم تو می توانی به خود عالی دست پیدا کنی و به دارایی های وجودت می رسی و درون شناس می شوی و درون را معالجه می کنی .

امروزه آنقدر این مطالب غریب و دست نخورده مانده اند که برای یک کلمه حرف حق باید آنقدر فشار بکشی تا با مقدمه و مثال و غیره و ذلک بتوانی منظور خود را بگویی .

 دانشگاه امروزی فقط سواد تو را بالا می برد ، و تو را همچنان در جهل نگه می دارد . اما علم یک امر وجودی و از جنس عقل است و عقل تو را رشد می دهد و

 و تو صاحب علم می شوی ،یعنی علم را دارا می شوی و راه را از چاه می شناسی . 

  


برچسب‌ها:

 

                                    بسم الله الرحمن الرحیم  

یادمان نیست در این منزل ویرانه ،

چرا آمده ایم ؟!

یادمان رفته ؛ مسافر هستیم

از کجا آمده ایم ؟

وقت تنگ است ، خواب سنگین

کنون راهزن شب ،

همچنان از من و ما می دزدد

رفت سرمایه زدست !

واه دریغ ، عمر گرانمایه ی ما ؛

که در این عالم نفس

 نفس ها زده ایم ؛

از نفس افتادیم

آه آن خانه ی خضری خراب ،

به خرابات در این جاده ی شوم  آمده ایم

جاده بس سنگلاخی و راه پراز آتش و خون

واه  فریاد و فغان !

به کجا می روی آخر ، چنان تند و شتاب

عمرمان رفت کنون ، هیچ نداریم

 خدایا به باقی زمان ! 

ما از آن خانه ی خضرای وجود ، دور شده ایم

شب تاریک جنون ، جاده ی سنگلاخ وجود

  ما کنون ؛ گم شده ایم

از کجا دور زنیم برگردیم ؟ !

دستمان گیر خدایا !  که ما برگردیم  

شعر از ایرانمنش

 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 16 دی 1392برچسب:سفر ,خواب سنگین ,مسافر ,جاده, راه ,مسیر,دورزدن, سرمایه, راهزن ,از کجا آمده ایم , وقت , , | 7:21 | نویسنده : ایرانمنش |

بسم الله الرحمن الرحیم 

 وقتی دزد شبانگاه و در سکوت شب ، بیصدا مغازه ای را می زند ، فردا که صاحب مغازه آمد و

سرمایه ی مغازه اش را محاسبه کرد و دید چه اندازه از مالش را دزد برده ،صدایش در می آید که ای وای چقدر ضرر کردم ! !  

انسان تا زمانی که در دار دنیاست ، شیطان بی صدا در خانه ی قلبش می نشیند و او را در مخالفت

امر خدا وسوسه می کند ، اما همین که از دنیا رفت و اعمالش را به محاسبه بگذارند ،

می بیند که تا چه اندازه شیطان سرمایه ی وجودش را دزدیده ،آنجاست که صدایش در می آید که ای وای چقدر زیان کردم !! .

بین ضرر وزیان  بسیار فاصله است که انشاء الله در جلسات بعد در عنوانی جدا به آن می پردازیم . 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 25 آذر 1392برچسب:شیطان , دزد , دزد سرمایه وجود , داردنیا , انسان انسانیت , اعمال , عمل , سرمایه ,, | 6:54 | نویسنده : ایرانمنش |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 47 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • سحر دانلود